گره اندازی کاندیداهای جوان در کار دو کاندیدای مُسن


✍🏼نیما قاسمی

نگارنده در این یادداشت کوتاه با موضوع انتخابات مجلس دوازدهم در حوزه بندرماهشهر، بندرامام‌خمینی، هندیجان، امیدیه و جولکی، تحلیل اجمالی خود را تا این تاریخ، یعنی هشتم اسفند ماه خدمت مخاطبان تقدیم می کند.

نماینده این حوزه یعنی حبیب آقاجری از ابتدای شروع فعالیت‌های انتخاباتی سبدی تقریبا ثابت(با تناوب های حدودا ۱۰ درصدی) را از آن خود کرده بود. این نامزد باید بنوعی خوشحال و راضی باشد که سبدِ ریزش خورده و امسالی که در حال حاضر از آن برخوردار است، در هر صورت متعلق به وی خواهد بود و به نظر نمی رسد از منطق خاصی تبعیت کند. پس در حالت عادی نه ریزش می کند و نه رویش قابل توجهی خواهد داشت که خیلی نیاز به واکاوی ندارد و وضعیتش مشخص است.

مقبولیت وی در این رقابت با چالش های جدی مواجه است و با توجه به مسولیت داشتنش غیر عادی به نظر نمی رسد؛ و به جایش از طرف دیگر از موهبات برخورداری از قدرت سیاسی و پشتیبانی مسولیتش در زمان انتخابات برخوردار است.

با توجه به اینکه قسمت قابل توجهی از لیدرها و سبدِ رای گذشته این نامزد انتخاباتی ریزش داشته است؛ برخی نزدیکان و دلسوزان در روزهای گذشته با رصد شرایط موجود کناره گیری از انتخابات را به وی پیشنهاد داده بودند. این موضوع در حال دهان به دهان چرخیدن بود؛ و احتمال تضعیف روحیه، بی انگیزشی و کم کاری اعضا فعال این جریان و در نتیجه از هم‌گسیختگی ساختار وفاداران بالا رفته بود. پس یکی از ترفندهای “امیدواری معلق” برای احیا امید و اعتماد بنفس افراد شاخص این کاندیدا توسط اتاق فکرش به کار برده شد که بلکه بتوانند نیروها را در روزهای باقی مانده با حداکثر توان عملیاتی نگه دارند. از این جهت بود که اخباری امیدوارانه تحت عنوان “خبر بزرگ انتخاباتی حبیب آقاجری”، “بمب خبری” و از این دست در سوشال مدیا منتشر شد که هیچکدام از ارزش خبری خاصی برخوردار نبودند و بیشتر کارکردی داخلی و فقط برای ایجاد شور و امیدوار نمودن اعضا و جمع کردن بساط پیشنهادهای ریز و درشت انصراف از انتخابات داشت؛ که به نظر نمی رسد نتیجه کافی حاصل شده باشد.

امیر حیات مقدم که پس از ورود به انتخابات همان استراتژی ۴ سال قبل را اتخاذ کرد؛ با در اختیار گرفتن لجستیک قوی تر، رویکردهای چکشی تر، بالا بردن هزینه عدم همراهی و ریختن آتش تهیه در جبهه روانی، سعی نمود افکار عمومی را هول کند و تحریک به بیعت نماید. تیم وی تلاش کرد که افراد شاخص جامعه را اقتدارگرایانه، با فشار حداکثری و به هر صورت‌ی در اختیار بگیرد و به طبع عموم را در مارپیچ سکوت (سایلنت لابیرنت) فرو ببرد؛ که در برهه ای تا حدود زیادی در انجام این تاکتیک موفق ظاهر شد.

این تیم که در ابتدا آتش خوب و کافی به موضع ریخته بود و در پیِ آن می باید عملیات اصلی را با تمام قوا انجام می داد که اهداف را تیک بزند؛ اما عملیاتش آنطور که انتظار می رفت قوی و یکپارچه نبود و تک‌های ایذایی رقبا مشخص کرد که براحتی ساختار عملیاتی اش تحت تأثیر قرار می گیرد. دستاوردهای این تیم در برخی نقاط اصلی الاکلنگی گردید و حفظ برخی دیگر از نقاط پر هزینه و فرسایشی شده است. به نظر می رسد بالا بردن ولوم صدا و غلیظ کردن تنظیمات رنگ توسط ستادش نیز نتوانسته ضعف در تثبیت نقاط فتح شده را پنهان کند.

فیاض آقاجری نیز که در فاز دوم فعالیت های رسمی انتخاباتی چهره ی بی محاباتر از خود نشان داد و صریحا به افشا و انتفاد از حبیب‌ آقاجری و امیرحیات مقدم پرداخت، توانست آرا بلاتکلیفی در ماهشهر و حوزه را به نفع خود تعیین تکلیف کند؛ و با همراه کردن برخی بِرند های کنشگری مدنی بندرامام خمینی، توانست آرا ژله ای خود در یندرامام را ثبیت بخشد و نیز قسمت بیشتری از آرا بندرامام‌خمینی را هم به سمت خودش بکشاند.

انصراف بابلی هم به آن شیوه ی دستپاچه ای که اتفاق افتاد، یک فرصت طلایی بود که استاد اسدی های تیم حیات مقدم رقم زدند و موجب جاری قسمت اعظمی از آرا وی به سمت فیاض آقاجری شدند و حتی مقدار کمی آرا سید مهران رفیعی در شهرستان امیدیه را ارتقا داد.

البته در سایر نقاط حوزه و به جز خاستگاه رای بابلی، موجب اضافه شدن مقداری آرا غیرمستقیم به سبد حیات مقدم و نیز اندازه ای از آرا تثبیتی برای این کاندیدا گردید؛ اما در کل بعنوان یک خرابکاری در عملیات و ناکامی برای ستاد حیات مقدم محاسبه اش می کنیم‌.

عزیز حیدری کیا که تقریبا در ماه های اخیر فعالیت انتخاباتی نداشت و در نیمه اول شروع رسمی فعالیت‌ها نیز مردد ظاهر شده بود؛ پس از دو سه جلسه خصوصی با صاحب نظران توانست خودش را بهتر پیدا کند و با خوش شانسی در تقابلات با کاندیدای اقتدارگرا، توانست احساسات خاستگاه رای خود را لمس کند در عرض ۲۴ ساعت سبدش رای خود را استارت نماید.

انتخاب کاراکتری که چند سال بدون انقطاع با الگوی شبکه ای همیشه با جوامع هدفش در تماس و همکاری بوده، بعنوان رئیس ستاد حیدری کیا، شعبده ای بود که این کاندیدای پرشور و سخنران از آستین درآورد و موجب شد تعداد قابل توجهی از کنشگران عشایر بویژه عرب به مشارکت در انتخابات امیدوارتر شوند و پای کار بیایند و آرا عربی امیرحیات مقدم را تنزل بخشند.

درست است که شروع رسمی ستاد های عزیز حیدری کیا خیلی دیر انجام شد؛ اما اینگونه حساب کنید که حیدری کیا یکدفعه یک شبکه ستادی آماده و شکل گرفته را در اختیار گرفته که از ستادهای برخی از رقبا جنگنده تر، تعصبی تر و بنوعی ایثارگرانه تر ظاهر خواهند شد؛ که احتمال می رود سبدِ استارت خورده این کاندیدا را رشد جهشی بدهد.

نتیجه اینکه به نظر می رسد حوزه انتخابی مورد نظر متفاوت ترین، پیچیده ترین و البته جذاب ترین انتخابات خود را پشت سر می گذارد و بی شک در این انتخابات نامزدهای شاخصِ جوانتر از چهره های سرنوشت ساز و تعیین کننده خواهند بود.

https://tavanakhabar.ir/7579کپی شد!