“کلانتخصص روابطعمومی” چه چیز نیست؟
یادداشت:
رابطه و ارتباطات مفهومی مبنایی برای موجودی با سرشت جمعی است که به آن انسان هوشمند(homo sapiens) می گویند.
موجودی که ویژگی حیاتیِ اجتماعی بودنش اشاره به اصل کلیدیِ “رابطه و ارتباطات” دارد؛ که بدون وجود آن هر گونه جمع و اجتماعی در هر سطح و شکلی حادث نخواهد شد. اهمیت روابط عمومی بعنوان مجموعهای از دانسته ها، فنون و مهارتهای منتج از آموزش علوم در عصر ازدحام ارتباطات و سوتفاهمات رابطه است. عصری که بستر تکنولوژی نه فقط بعنوان یک ظرفیت در خدمت رابطه، بلکه به دلیل وسعت و سهولت دسترسی، قوانین ناقص و عدم امکان نظارتهای کافی، فقدان مهارتهای فردیِ رابطه و ارتباطات در بستر یاد شده، مهارت ناکافی جهت دریافت اطلاعات صحیح و یا راستی آزمایی مفهومات و اطلاعات منتشره از مسیرهای ارتباطی مدرن، ارزش و اثر کلانتخصص روابط عمومی را چند وجهی و پیچیده کرده است.
این کلان تخصص با ایفای نقش موثر بر اهداف مجموعه یا سازمان متبوع خود، می تواند بصورت غیر مستقیم سرنوشت شغلی نیروی کار را تحت شعاع قرار دهد و در ارتقا کیفیت زندگی آنها دخیل باشد. از تبدیل شدن موضوعات به نارضایتی، اعتراض، اعتصاب و چالش های اجتماعی و انتظامی پیشگیری کند و سدی در مسیر حرکت چالش به نقطهی غیر قابل بازگشت باشد. روابط عمومی می تواند موجب تلطیف و تعالی روابط کار و رفتارهای سازمانی باشد؛ یا در صعود شاخص های بهرهوری و رفع موانع اداری و تولید ایفای نقش کند. می تواند شَمای مدیریتی یک مدیر خُرد یا میانی را آذین بخشیده و آنرا بر زیرمجموعه، جوامع بالادستی و پیرامونی اثرگذار کند؛ و یا در کمال تعجب موجب اضمحلال حرفه ای مجموعه مدیریتی گردد. گزافه نیست که بگوییم روابط عمومی میتواند تصمیم بگیرد که افکار عمومی(public opinion) درباره ی یک سازمان و سکانداران مجموعه چگونه بیاندیشد.
اهمیت و کارکرد “روابط عمومی و ارتباطات” به عنوان وکیل و نماینده ی مجموعه ها در برهه حاضر آنچنان نمود پیدا کرده است که به دلیل وسعت و رنگارنگی نوع کار و تنوع فنون و عرصههای کاری “روابط عمومی”، گویا هنوز هم دست پیدا کردن به یک تعریف مشترک، جامع و مورد قبول همه ی متخصصین و نظریه پردازان این حوزه از این “کلان تخصص” دور از ذهن به نظر می رسد! چرا که هر مجموعه به فراخور کارکرد، چالشها، ظرفیت و افق راهبردی خود از روابط عمومی و مجموعه ارتباطیاش بهره خواهد جُست.
به ضرس قاطع میتوان گفت که “مجموعه روابط عمومی و ارتباطات” هر چه هست، اما دفتر تبلیغات بازاری(به شیوه مرسوم!) و یا صرفاً یک ارگان خبری نیست. چرا که رسانه و تبلیغات رایج فقط ابزاری اندک از جعبه ی ابزار متنوع و وسیع این “کلان تخصص” است. اما به دلیل ناآگاهی و فقدان دانستگی حداقلی، گاهاً روابط عمومی ها به سطح یک دفتر تبلیغاتی درجه چندم و یا رسانها ی غیرمتعامل و یکسویه، غیرموثر، متکلم الوحده ای و بَد صدا تقلیل داده شدهاند.
نیما قاسمی
پژوهشگر حوزه ارتباطات
انتشار با ذکر منبع آزاد است