سی ششمین سالگرد شهادت سردار علی اصغر حسینی محراب برگزار شد
مراسم سالگرد فرمانده تیپ انصارالرضا(ع) و یگان دریایی لشکر ویژه شهدا “سردار شهید حاج علیاصغر حسینی محراب” و شهدای عملیات کربلای۵ در مشهد برگزار شد.
در این مراسم که با حضور همرزمان شهید و مقامات کشوری و لشکری برگزار شد؛ “علی اکبر حسینی محراب” استاندار استان خوزستان نیز حضور پیدا کرد.
در این مراسم حاج علی اکبر حسینی محراب برادر بزرگ شهید سخنرانی نمود و همرزمان شهید به بیان خاطرات پرداختند. حاج محمد صالحی پور مداح اهل البیت نیز به ذکر مصیبت و نوحه پرداخت.
این بزرگداشت در روز پنجشنبه ۲۹ دی ماه در مسجد جامع رضوی خ ابوریحان مشهد برگزار شد؛ و خانواده و دوستان شهید در ظهر همان روز در بهشت الرضا مشهد بر سر مزار شهید به ذکر فاتحه پرداختند.
شهید علی اصغر حسینی محراب از شهدای شاخص کشور و یار نزدیک و همرزم سردار شهید کاوه در غرب کشور بود که در روزهای عملیات کربلای ۵ در پل دوعیجی شلمچه به همراه همرزمان خود در خودرو توسط هلیکوپتر عراقی مورد اصابت راکت قرار گرفتند و آسمانی شد.
چند روز پس از شهادت حاج علی اصغر، برادر بزرگ وی برای یافتن پیکر شهید به شلمچه رفت و بعد از ساعتها تفحص توانست اندکی از پیکر مطهر برادرش را پیدا کند و با خود به مشهد ببرد.
حکایت شهادت شهید محراب:
با شروع عملیّات کربلاى ۴، مأموریت انفجار یک پل شهر بصره عراق به او واگذار شد. یک روز مانده به شروع عملیّات کربلاى ۵، محراب مثل بسیارى دیگر از فرماندهان که خانوادههایشان در مناطق جنگى ساکن بودند، به خانه رفت و شاید هم مىدانست که براى آخرین بار دخترش را مىبیند؛ لذا وقتى که رانندهاش براى بردن او به منطقه آمده بود، او را براى خرید روزنامه بیرون فرستاد و این رفت و آمد فرصت بیشتر بودن با خانواده را فراهم کرد. سرانجام دل از دخترش کند، او را بوسید و بعد از خداحافظى با همسرش، به راه افتاد.
عملیّات کربلاى ۵ آغاز شد. از شب چهارم عملیّات، محراب به عنوان فرماندهی محور عملیّاتى لشکر ویژهى شهدا عمل مىکرد. او توانست در آن شب پاتک شدید عراق را قاطع پاسخ دهد.
در شب ششم عملیّات و در حالى که لشکر ویژهى شهدا تا اواسط شهر «دوعیجى عراق» پیش رفت و بخش عظیمى از آن را تصّرف کرده بودند؛ توپها و راکتهاى شیمیایى منفجر شدند. علی اصغر که شیمیایى شده بود به ناچار به اهواز فرستاده شد. اما طولی نکشید که مجددا خود را به ادامه عملیات رساند.
چند روز بعد، برادرش «حاج على اکبر محراب» به قرارگاه تاکتیکى لشکر رفت و به همراه برادر صلاحى به محلّ شهادت رفتند و توانستند تکّهاى از پاى محراب، گوش و قسمتى از سر و صورت و تکّههاى کوچکى از بدنش را از روى پشت بام خانههاى اطراف پل و زمینهاى حاشیهى رود بیابند. آن چه از بدن محراب به دست آمد؛ چیزى حدود ۳ کیلوگرم بیشتر نبود.
تصاویر: